پیوه ژن شهیدعلی اصغر دادگر

هشتمین روز عملیات خیبردر سال1362 درجزیره ی مجنون ومنطقه طلائیه بدنبال حملات شیمیایی مکرر وبعدآن پاتکهای سنگین دشمن هنگامی که عقبه ی نیروهای خودی کاملا شیمیایی شده بود فشار دشمن بیشترومقاومت تن به تن شده بود نفرات خودی درمقابل تجهیزات پیشرفته اهدایی غرب وشرق به بعثی ها جنگ سختی در پیش بود انتقال شهدا ومجروحین به عقب دشوارشده بود فقط تنها راه ارتباط رزمندگان باعقب قایق ها بودند که انهم بخاطر بمبارانهای مکرر وحملات شیمیایی مختل شده بود گردان القارعه در محاصره ی سخت بود گردان الحدید شدید درگیر بود هواپیماها وچرخبالهای عراقی مدام روی نیروهای ما بمباران داشته درگیری به حدی بود که نفرات خودی همه ازفرمانده تا رزمنده عادی آرپی جی بدست بادشمن درگیربودن ازشهیدباکری فرمانده دلاور لشکر عاشورا تاهمت و...جنگ نابرابر بود وآنجا بود که بی سیم چی گردان آخرین پیامهارا داد دیگرصدایی از او شنیده نشد سالها خانواده اش چشم براه بودند تا خبری بشنوند بعضی می گفتند اسیرشده .بعداز چند سال بدن پاکش به میهن برگشت او متولد روستای پیوژن در سال 1342بود بنام علی اصغر دادگر جوانی که بعد مجلس عروسی اش پنج روز بیشتر نماند ومجددبه جبهه برگشت ودوست داشت حجله عروسی اش ونورافشانی عروسی اش با معشوق واقعی باشد 12اسفند سالگرد عروج عاشقانه شهید دادگر گرامی باد