پیوه ژن شهیدمحمدحسن مرادپور

شهید محمدحسن مرادپور در 25شهریور سال 1345در خانواده مریخی در روستای پیوه ژن دیده به جهان گشود دوران ابتدایی وراهنمایی را در روستای پیوه ژن گذراند و دوره دبیرستان را درمشهد ادامه داد و در کنارتحصیل به فراگیری کار انگشترسازی مشغول بود ولی دلش هوای جبهه رفتن کرد ودرس را ناتمام گذاشت  . شور وشوق اعزام به جبهه رزمندگان ونوحه های حماسی روزهای دفاع مقدس وگزارشهای عملیاتها نتوانست او را مجاب کند که به درس ادامه دهد  وآماده رفتن به جبهه شد و در همان مراحل اعزام مراحل گزینش خدمت مقدس سربازی را طی کرد و  جهت خدمت سربازی در سپاه داوطلب شد  آبانماه سال 1363به عنوان پاسدار وظیفه به تیپ 21 امام رضا(ع) اعزام شد پس از گذراندن آموزش رزم مقدماتی دوره قایقرانی را گذراند ودر یگان دریایی تیپ 21 به عنوان رزمنده به خدمت خود در منطقه ی خوزستان ادامه داد یگان دریایی بیشتر در منطقه طلائیه وجزایر مجنون که خط آبی خاکی منطقه نبرد با دشمن بود مستقر بود با توجه به این که درس را ناتمام گذاشته بود وبه جبهه رفته بود در جبهه در کنار دفاع از حریم کشور خود در مجتمع رزمندگان تیپ 21 به ادامه تحصیل پرداخت ودیپلم خود را در جبهه اخذ کرد(لازم به یاد آوری است در زمان دفاع مقدس هماهنگی بین آموزش.وپرورش وستاد جنگ صورت گرفته بود که با تامین معلم از داوطلبان در یگانها. مدارس سیار بنام مجتمع رزمندگان کار تدریس رزمندگان داوطلب ادامه تحصیل را فراهم کند) . در مناطق عملیاتی به عنوان رزمنده حضور داشت ودر عملیات بدر که در منطقه ی عمومی طلائیه وجزایرمجنون انجام شد شرکت داشت . ورژیم بعثی که نتوانست در برابر رزمندگان مقاومت کند اقدام به بمبارن شیمیایی مواضع رزمندگان کرد که شهید مرادپور مصدوم شیمیایی شد واین مسئله نتوانست او را از حضور درجبهه بازدارد .علاقه ای خاص به نوحه های حماسی حاج صادق آهنگران و کویتی پورداشت وبیشتر مواقع با خود اشعار حماسی  را زمزمه می کرد .نیروهای رزمنده آماده عملیات بزرگ برعلیه اشغالگران می شدند کسی بجز دست اندرکاران وفرماندهان از منطقه عملیات اطلاعی نداشت قراربود عملیات در دو منطقه جزایر بوارین وام الرصاص عراق از یک جبهه وعملیات گسترده تر به شهر فاو صورت گیرد.که عملیات والفجر 8 نام گرفت .در خط اروند که تا آن زمان فقط پدافندی بود رزمندگان ژاندارمری قدیم مستقر بودند وبه همین علت جهت جلوگیری از لو رفتن حضور رزمندگان سپاه وبسیج وامکان عملیات باید اصول حفاظتی رعایت می شد نیروهای گردان یاسین به اردوگاه آموزشی شهیدچراغچی اهواز فرستاده شدند ودر آنجا آموزش تجهیزات وسلاحهای در اختیار ژاندارمری را فرا گرفتند وبه خط اروند اعزام شدند وجایگزین رزمندگان  ژاندارمری شدند شهید مرادپور هم یکی از رزمندگان گردان یاسین بود یکماه به عملیات بزرگ والفجر 8 مانده بود ونیروهای رزمنده باید هر لحظه وضعیت دشمن را بر رسی می کردند و غواصان ونیروهای اطلاعات عملیات مدام در حال رصد وضعیت دشمن بودند ورزمندگان گردان یاسین در خط پدافندی مراقب تحرک دشمن بودند نیمه شب 15 دیماه 1364 بود که شهید مرادپور در اروند مقابل  جزیره. ام الرصاص  به خیل شهدا پیوست .در 23 دیماه پس از تشییع در مشهد در قطعه شهدای بهشت زهرا در جوار شهدای دفاع مقدس وسردارشهیدکاوه آرام گرفت مرحوم پدرشهید هنگام دفن فرزندش زمزمه ی الهم تقبل هذاالقلیل را به زبان آورد وصبر باور نکردنی مادرش به عظمت شهید افزود .روحش شادوراهش پررهرو